کتاب داستان

داستان کوتاه، داستان بلند، مصاحبه، تحلیل و بررسی، آموزش و ...
شبکه های اجتماعی (بزودی)
کتاب داستان

دانلود و مطالعه ی آنلاین داستان های مشهور جهان در ژانر های متفاوت؛
تحلیل و بررسی رمان های قدیمی و جدید در نمایشگاه آنلاین کتاب؛
داستان های سریالی نوشته شده توسط مدیر وبلاگ؛
داستان های کوتاه نوشته شده توسط مدیر وبلاگ؛
معرفی کتاب های جدید به همراه لینک خرید آن ها؛
نکات آموزشی مربوط به علم و هنر داستان نویسی؛
ترجمه ی نقد کتاب های روز، از بزرگترین منتقدان جهان؛
متن مصاحبه با بزرگان داستان نویسی جهان.

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

     بدونهری پاتر و فرزند نفرین شده شک، نام جی. کی. رولینگ و بیش از آن هری پاتر برای عده زیادی خوشایند است. بنابراین به طرفداران مجموعه کتاب های هری پاتر تبریک عرض می کنم چراکه نسخه جدید این مجموعه با نام Harry Potter and the Cursed Child و ترجمه فارسی هری پاتر و فرزند نفرین شده به بازار ارائه شده است. اگرچه این بار جی. کی. رولینگ جهانش را در قالب رمان نه، بلکه نمایشنامه به همراهی جک تورن و جان تیفانی، به قلم کشیده است، اما از همان انسجام و وحدت موضوعی که در مجموعه رمان ها مشاهده می شود، برخوردار است. همچنین از این نمایشنامه یک نمایش برروی صحنه رفته است که در حال حاظر موضوع بحث ما نیست و صحبت در این مورد را به اهالی تاتر و هنرهای نمایشی واگذار می کنم.

--------------------------------------------------------------------------

     کشمکش های داستان به خوبی تعریف شده اند. درگیری های میان دراکو مالفوی و هری پاتر بر سر شایعات موجود که فرزند مالفوی در واقع فرزند لرد ولدمورت است و مالفوی از هری می خواهد که این شایعات را از بین ببرد. به خوبی توصیف شده است اما مهم تر از آن درگیری های میان هری و فرزندش است که مخاطب را وادار می کند تا به خواندن داستان ادامه دهد. حتی درگیری هری با خودش که از نوع کشمش های فرد با خود تلقی می شود، محیط داستان را جذاب تر می کند. پدری که مدام خودش را مقصر می داند که نتوانسته خواسته های فرزندش را فراهم کنم و مادری که  (جینی ویزلی) مشاهده اعمال فرزندش در تلاش است تا به همسرش (هری پاتر) قوت قلب بدهد.

     یکبار دیگر شاهد حضور کاراکتر باسواد و درس خوان این مجموعه (هرماینی گرنجر) هستیم که به همراه همسرش (رون ویزلی) در وزارت سحر و جادو به عناوین مهمی دست یافته اند. کشکمش های طنز آلودی که میان این دو نفر رخ می دهد، ما را به یاد آن دو کودکی می اندازد که مدام بر سر هر چیزی با هم جر و بحث می کردند. و این یکی از پیوندهای موجود میان این کتاب با کتب قبلی است. همچنین کاراکتر هری پاتر که در سنین کودکی حامی صلح آن دو نفر بوده است، اکنون حضور دارد اما بروز مشکلات جدید همچون سدی است بر سر راهش تا نتواند همچون گذشته از پس مدیریت اطرافیانش بر آید.

     هری پاتر، رون ویزلی و هرماینی گرنجر که در اولین سال تحصیلیشان با هم آشنا شدند و از آن پس به بهترین دوستان یکدیگر مبدل شدند این بار در قالب 3 کودک که چندان با هم ناآشنا نیستند، حاظر می شوند. پسر هری و دختر رون در قطار با کسی آشنا می شوند که شاید هیچ خواننده ای انتظار دوستی عمیق میان آن ها را نداشته باشد. فرزند مالفوی که به خاطر شایعات کسی با او حرف نمی زند بهترین دوست آلبوس سوروس پاتر می شود و این آغازگر کشمکشی دیگر است میان پسر هری و دختر رون.

     دنیای هاگوارتز پر از اتفاقات پیش بینی نشده است و افتادن هری در گروه اسلایترین یکی از آن ها است. و همین پرسش که آیا آلبوس پاتر فرزند واقعی و مخفی لرد ولدمورت است؟ به اعتقاد من اولین اولین افکنی داستان است. در همین حال شخصی که خود را دختر عموی سدریک دیگوری می داند، به آلبوس پیشنهاد می دهد از طریق ابزار سفر در زمان که از وزارت خانه می دزدند به گذشته رفته و جان سدریک را نجات دهند. هرچه داستان جلوتر می رود شاهد حوادث جالب تری هستیم. از جمله سفر در زمان و بازگشت به آینده که به خوبی ترسیم شده است. من این قسمت از داستان را به شدت دوست دارم که می خواهد به خواننده بفهماند کوچکترین تغییر در گذشته می تواند کتاب تاریخ را طوری دیگر ورق بزند. البته نمی دانم این به صورت اتفاقی در داستان شکل گرفته یا از قبل روی آن فکر شده است؛ اما هرچه هست من دوستش دارم. هری و فرزند مالفوی به گذشته می روند و زمانی که بازمی گردند متوجه می شوند تاریخ را دگرگون کرده اند. رون ویزلی مرده و دختر او و گرنجر دنیا نیامده است زیرا گرنجر اصلا ازدواج نکرده است. حضور هر چند کوتاه اسنیپ در داستان مسرت بخش است. شخصیتی مستبد و تند مزاج که با حرکات منحصر به فردش خواننده را به وجد می آورد.

مدتی است که باب شده است در فیلم ها و داستان ها ذهن بیننده یا خواننده را از موضوع اصلی دور می کنند. هری پاتر و فرزند نفرین شده هم از این قائده مستثنا نیست. هویت فرزند مخفی ولدمورت که همه فکر می کنند فرزند مالفوی است و در ادامه آلبوس با حوادثی که اتفاق می افتد فکر می کند خودش است، مشخص می شود. به راستی چه کسی فکرش را می کرد فرزند ولدمورت دختر باشد نه پسر. آن هم همان دختری که خود را دختر عموی سدریک دیگوری جا زده است. اینجا گره گشایی همان فکر بیخود آلبوس است. اما گره افکنی بزرگتری شکل می گیرد. دختر ولدمورت آن دو بچه را فریب داده تا بتواند به کمک آن ها به زمانی برود که ولدمورت پدر و مادر هری را می کشد و از این رو جلوی او را بگیرد. کشمکش ها، گره افکنی ها و گره گشایی های مداوم در داستان، خواندن آن را برای خواننده خوشایند می سازند. اگرچه شخصیت پردازی ها به خوبی صورت گرفته اند اما در مقابل آن دو عنصر به چشم نمی آیند.

در کلام آخر، هری پاتر و فرزند نفرین شده داستان خوبی است که می تواند یاد و خاطره گذشته را به خواننده القا کند. همچنین پرده بردای از برخی مسائل که در کتب قبل ،مرکز توجه نبوده اند، می تواند نظر شما را جلب کند البته نه آن گونه که بگویید فوق العاده است اما به عنوان چاشنی، قابل تحمل است.

 

نویسنده: پوریا محسنی

منتشر کننده: وبلاگ کتاب داستان (ASB)

هرگونه کپی برداری از این مطلب بدون ذکر منبع و نام نویسنده، شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی به همراه خواهد داشت. این متنی است که در تمامی وبلاگ ها و سایت های اینترنتی، چه مطالبشان را خودشان تولید کرده باشند، چه از جایی دیگر کپی کنند، در پایان هر مطلب نوشته می شود. اما من ذاتا به آن اعتقاد ندارم و می خواهم از شما درخواست کنم که اگر مایل هستید از مطالب وبلاگ من در وبلاگ یا سایت خودتان استفاده کنید، لطفا این کار را با ذکر نام وبلاگ (کتاب داستان - ASB) و نام نویسنده انجام دهید.

سپاس فراوان، برای اعتمادی که به ما ارزانی می دارید.

 

نظرات  (۰)

در حال حاظر دیدگاهی به ثبت نرسیده است...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی